۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

ماه

‫عزیزی به من گفت : مثل خورشیدی برام، من بهش گفتم تو ماه منی.

‫با کسوف به تو نزدیک میشم

‫با خسوف دنیا برام سیاه میشه

‫آخه ماهم ندیدنت سخته برام

‫این زمین فاصله بین ما میشه

‫میسوزم تا که یه روزی ببینم

‫که ماهم دوباره نورانی میشه

‫میدونی وقتی یه خورشید میمیره

‫یه ستاره تو فضا تازه میشه

‫ماهکم،هیچ وقت تو تنها نمیشی

‫چه با خورشید، چه ستاره ،قصه دنبال میشه

thi