۱۳۸۷ بهمن ۲, چهارشنبه

مال همه و مال هیچکس

قاب عکس یادگاری تو به دست،به چشمان تو نگاه میکنم

‫چشمان تو مال من است.

‫سیاهی شب و چشم های خواب آلود

‫خیال تو مال من است.

‫‫خسته و بی تحمل،معشوق دور و عشق نزدیک

‫درد تو مال من است.

‫در سرمای بالکون خانه،به آسمان نگاه میکنم

‫آسمان مال من است.

‫در گرمای پشت پنجره اتاقت به آسمان نگاه میکنی

‫آسمان مال تو است.

‫بیا مثل آسمان باشیم، پاک و آبی

‫مال همه و مال هیچکس.

صحرا

۱۳۸۷ دی ۲۷, جمعه

تو

  • شب, یخ, لرز, امید
  • شهاب , یورش, لمس, امید
  • شرم, یقین, لهیب, امید
  • شراب, یاد, لخت, امید
  • شقایق, یاس, لاله, امید
  • شمیم, یار, لطیف, امید
  • شب, یلدا, لحظه, امید

۱۳۸۷ دی ۲۴, سه‌شنبه

کیمیا گر

جدیدا یه کتاب میخونم به اسم کیمیا گر. خیلی کتاب جالبی هستش. خیلی بهش فکر کردم، تو کتاب حرف از این هست که هر شخصی یک آینده مشخصی داره که باید به کمک اشارتی که محیطش و دلش بهش میده انو دنبال کنه و اگر اینکارو نکونه در آینده همیشه ممکنه غصه اینو بخوره که چرا دنبال اون چیزیی که همیشه تو دلش بوده نرفته. این کتاب باعث شد که خیلی فکر کنم واقعا از زندگی چی میخام؟

‫بعضی وقتا آدم حتی میمونه که از زندگی چی میخاد! فقط بگذ ره! همین؟

‫حتما جواب این نیست، هر کی باید جواب خودشو پیدا کنه.

گناهی ندارم

گناهی ندارم ولی قسمت اینه/

که چشمای کورم به راهت بشینه/

برای دله من واسه جسم خستم/

منی که غرورو تو چشمات شکستم/



سر از کار چشمات کسی در نیاورد/

که هر کی تو رو خواست یه روزی بد آورد/

برای دل من واسه جسم خستم/

منی که غرور رو تو چشمات شکستم/

واسه من که برعکس کار زمونه/

یکی نیست که قدر دلم رو بدونه/

گناهی ندارم ولی قسمت اینه/

که چشمای کورم به راهت بشینه/



گوش کنید.